زوال قدرت نرم ایالات متحده امریکا
Authors: not saved
Abstract:
: نوشتار حاضر با روش اسنادی به مساله زوال قدرت نرم امریکا میپردازد. نویسنده ابتدا مؤلفههای قدرت نرم را با توجه به عقاید جوزف نای مورد بررسی قرار داده سپس با کمک همین نظریه میکوشد به پرسش اصلی مقاله، یعنی علل افزایش یا فرسایش قدرت نرم امریکا در نیم سده گذشته را بررسی نماید. اهمیت قدرت نرم برای رسیدن به منافع ملی از کاربرد قدرت سخت (نیروی نظامی، تحریم اقتصادی و ...) کمتر نیست با این حال، روندهای گوناگون نشاندهنده زوال قدرت نرم امریکا در سطح بینالمللی از جنگ جهانی دوم بدین سو بوده است. نویسنده به یاری شواهد مختلف، فرسایش قدرت نرم این کشور را معلول تضاد ایفای نقش رهبری و پی گیری منافع اقتصادی و مصالح سیاسی خارج از کنترل این کشور از یک سو و برخورد با چالش سنتگرایی جهان سومی که به ویژه در عصر انقلابهای موسوم به بهار عربی تجلی بارزتری یافت، دانسته است.
similar resources
جایگاه فرسایش قدرت در راهبرد موازنه نرم ایالات متحده آمریکا
فرسایش قدرت تلاشی است سازمانیافته از سوی بازیگرانی که از انگیزههای تهاجمی برخوردارند برای تضعیف حاکمیت سایرین در صحنه سیاست بینالملل. ضرورتهای استراتژیک در سیاست بینالملل همچون کیفیت و میزان توانایی رقبا، چنین بازیگرانی را به استفاده از این الگو متمایل مینماید. این الگو در کنار استراتژی موازنه نرم جهت توازنبخشیدن به رفتار دولتهای رقیب، قدرتهای در حال ظهور و بازیگرانی که نقشهایشان در ...
full textاقدامات ترامپ و قدرت نرم ایالات متحده آمریکا
انتخاب ترامپ در نوامبر 2016 نشاندهنده تضعیف ایدههای قدرت نرم آمریکا است که برای اولین بار در اوایل دهه ۱۹۹۰ توسط جوزف نای بیان شد. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا علاقه چندانی به دیپلماسی عمومی نشان نداده است. در عین حال دیپلماسی عمومی یکی از اصلی ترین ابزارهایی است که سیاست گذاران برای تولید قدرت نرم از آن استفاده می کنند و انقلاب اطلاعات فعلی، این ابزارها را مهم تر از همیشه کرده است. مقاله ح...
full textقدرت یابی چین و راهبرد ایالات متحده امریکا؛ نگاهی ابزاری به شورای امنیت
چکیده تسریع توسعه اقتصادی، سیاسی و نظامی و نیز افزایش نفوذ و تاثیرگذاری چین در نظامبینالملل، به ویژه در منطقه آسیاپاسیفیک ذهن سیاستمداران و استراتژیستهای امریکایی را به خود مشغول داشته است. ایالات متحده امریکا تاکنون از راهبردها و تاکتیکهای متفاوتی برای کنترل چین و تاثیرگذاری بر این کشور استفاده کرده است. اگرچه ایالات متحده امریکا و چین هر دو از اعضای دائم شورای امنیت هستند و از حق وتو نیز ب...
full textمبانی تاریخی و نظری سیاست خارجی ایالات متحده امریکا
به صورت تاریخی ایالات متحده دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرزهای امریکا و همچنین انزواجویی قارهای که از سال 1823 توسط جیمز مونروئه بر دستگاه دیپلماسی امریکا حاکم شد، مورد تقسیم قرار داد. دوره د...
full textMy Resources
Journal title
volume 2 issue 7
pages 45- 62
publication date 2012-09-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023